الان که بهش فکر میکنمرفتارم خیلی بیشعورانه و احمقانه بودبیشتر باهاش مثل یه پدر صحبت کردم همش در حال نصیحت کردن بودم انگار ۷-۸ سال گذشته خودم بوداینجاست که میفهمی چقدر میتونی گند بزنی وقتی بلد نیستی چطوری باید حرف بزنیواقعاً
نیاز به
مشاور دارمیادمه وقتی دبیرستانی بودم یه دختری بهم ابراز علاقه کرداین ایده آل ترین حالت ممکن برای من بودچون هم مذهبی بودم هم خجالتی و هم از دختره بدمم نمی اومدنمیدونم چی شد که فاز یوسف پیامبر برداشتم و حتی صحبت کوتاه باهاش رو رد کردمبعد از اون فقط منتظر بهترین شرایط خودم بودم و خوب آینده دوتا چیز بهت میده سه چیز میگیره (در این حد بی رحم)الان که اینجام هیچی در مورد زندگی مشترک نمیدونمنه درموردش صحبت کردم نه فکر و امیدوارم به زندگی خودم و اون شخص گند نزن بی پرده:)...
ما را در سایت بی پرده:) دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mbi-pardeha بازدید : 25 تاريخ : دوشنبه 15 آبان 1402 ساعت: 14:53